مردمشناسان و گردشگران اشتراکات زیادی دارند. هر دو، وقت خود را صرف مطالعه در تولیدات فرهنگی و آداب و رسوم جامعه میکنند، همچنین هر دو به عنوان یک عامل خارجی به جوامع ورود میکنند. در واقع گردشگری میتواند زمینه ایدئالی برای مطالعه مسائل اقتصادی، سیاسی، تغییر و توسعه اجتماعی، مدیریت منابع طبیعی و هویت و بیان فرهنگی باشد. همچنین بسیاری از سوالات اصلی که به مردمشناسان مربوط میشود، در مطالعه گردشگری ظاهر میشوند.
گردشگری مربوط به بسیاری از موضوعات نظری و دنیای واقعی در علم مردمشناسی است. میتوان گفت که تقریباً در هر جامعهای، مردم به نوعی تحت تأثیر گردشگری قرار گرفتهاند. اهمیت حوزه اقتصاد گردشگری نیز مورد توجه مردمشناسان است. در واقع گردشگری باعت سرعت بخشیدن به توسعه اقتصادی و تغییرات سیاسی-اجتماعی میشود. بنابراین گردشگری توجه مردمشناسان را به خود جلب کرده است؛ چراکه گردشگری غالباً شامل برخوردهای رو در رو میان افراد با زمینههای مختلف فرهنگی است.
وقتی گردشگران و افراد محلی دور هم جمع میشوند، هر دو این فرصت را دارند که نه تنها نگاهی به نحوه زندگی دیگران بیندازند، بلکه میتوانند زندگی خود را از نگاه دیگران ببینند. مهمترین موضوعاتی که مردمشناسان در مطالعه صنعت گردشگری پوشش دادهاند از نظر مفهومی به دو نیمه تقسیم میشود: یک نیمه به دنبال درک منشأ گردشگری و دیگری تأثیرات گردشگری است.
منشأ گردشگری
اگرچه مردمشناسان به بررسی عوامل برای تحریک گردشگران پرداختهاند، اما در بررسی شرایط مربوط به تحت تأثیر قرار گرفتن افراد در مقصد میزبان، توجه کمتری را داشتهاند. اولین قدم برای پر کردن این شکاف این است که همه افراد در یک مقصد میزبان، در گردشگری شرکت نمیکنند.
برخی از اعضای یک منطقه محلی ممکن است به طور مستقیم مشارکت داشته باشند، و به عنوان راهنما، اجرا کننده یا صنعتگر به طور منظم با گردشگران تعامل داشته باشند، در حالی که دیگران ممکن است فقط در پشت صحنه درگیر شوند، به عنوان پشتیبانی یا به عنوان عمده فروش مواد غذایی و لوازم کار کنند.
تأثیرات گردشگری
از دیدگاه مردمشناسان تاثیرات گردشگری بر جامعه میزبان میتواند مثبت یا منفی باشد.
دیدگاه مثبت
مردمشناسان با اشتیاق، گردشگری را به عنوان یک استراتژی ایدهآل برای توسعه تبلیغ میکنند. زیرساختهای گردشگری را به عنوان راهی برای افزایش درآمد ارزی و افزایش سرانه تولید ناخالص ملی معرفی میکنند.
دیدگاه منفی
با این حال به نظر میرسد که گردشگری به جای کاهش فقر، انواع جدیدی از مشکلات اجتماعی را شامل میشود. گردشگری با هزینههای لوکس، ازدحام بیش از حد و آلودگی همراه است؛ همه این موارد تخریب محیط زیست را تشدید میکنند. همچنین در تمام مدت، سود حاصل از گردشگری به رهبران صنعت در کشورهای پیشرفته منتقل میشود. مردمشناسان معتقدند که در سطح اقتصاد محلی، گردشگری انواع دیگری از ویرانگری را به بار میآورد. مطالعات مردمشناسی از مقصد میزبان در سراسر جهان نشان میدهد که میزبانان محلی از فعالیتهای معیشتی خود دور شده و در گردشگری کار میکنند. و این مساله منجر به زوال فعالیتهای معیشتی و وابستگی بیشتر مردم محلی به جهان خارج میشود. به هم خوردن فعالیتهای معیشتی لزوماً به خودی خود یک مشکل نیست، اما وقتی جریان گردشگران کاهش بیابد و مردم هیچ گزینه اقتصادی دیگری برای تأمین زندگی خود نداشته باشند، به یک مشکل تبدیل میشود. مصداق بارز این مساله، بحران جهانی ویروس کووید ۱۹ است که منجر به کاهش گردشگری در سراسر جهان شد. یکی دیگر از مشکلاتی که مردمشناسان به آن اشاره کردهاند این است که در جوامع محلی برخی از افراد که بیشترین روحیه کارآفرینی را از خود نشان میدهند، به دنبال منافع شخصی، بدون در نظر گرفتن رفاه گروه هستند. در این موارد، به نظر میرسد که گردشگری به افزایش فاصله طبقاتی کمک کند.
بسیاری از مردمشناسان معتقدند که گردشگری باعث میشود میزبانان، گذشته خود را فراموش کنند یا فرهنگ خود را از دست بدهند. تأثیر منفی، که در نهایت، عزت نفس مردم را از بین میبرد از این نظر، گردشگری میتواند منجر به نوعی وابستگی فرهنگی شود که در آن، مردم محلی، تنها منافع اقتصادی را در نظر میگیرند.
از دیدگاه مردمشناسان، برای گردشگران فقط افراد محلی که رفتارشان، به طور واقعی بومی و قومی است، اولویت دارند. این تئوری «نگاه توریستی» خوانده میشود، یک ارائه ساده از این تئوری این است که گردشگران از طریق نحوه نگاه به مردم محلی و انتظار داشتن از آنها رفتار میکنند. و به نوبه خود، افراد محلی سنتهایی را حفظ میکنند که مطمئن هستند رضایت خاطر آنها را جلب کرده و باعث جذب بیشتر گردشگران میشود. این روند «بازسازی قومیت» نامیده میشود. اگر نگاه گردشگر واقعاً قدرت عمل به عنوان آینه و در نهایت تغییر هویت مردم محلی را داشته باشد، به همان اندازه پتانسیل احیای ارزشهای قدیمی را دارد و گردشگری ممکن است در خدمت تقویت هویت قومی باشد. بنابراین گردشگری میتواند منجر به "تجدید حیات فرهنگهای بومی یا بازآفرینی قومیت شود.
تحقیقات کاربردی مردمشناسان برای برنامهریزی و اجرای پروژههای گردشگری در سراسر جهان، حیاتی است. مردمشناسان بر این باورند که گردشگری اگر بدون نظارت و کنترل نشده باشد، ممکن است به مناطق و منابع طبیعی آن، حیوانات و مردم آسیب برساند. صنعت گردشگری متشکل از مشاغل تجاری است که هدف آنها به حداکثر رساندن سود آژانسهای گردشگری و راهنماهای حرفهای است مفهوم این امر این است که تلاش برای دستیابی به سود، مانع هر گونه قصد برای محافظت از طبیعت یا بهبود زندگی مردم محلی است. جوامع محلی به طور فزایندهای در مشارکت با آژانسهای دولتی، سازمانهای غیر دولتی و شرکتهای تور خصوصی برای برنامهریزی استراتژیهای گردشگری و ایجاد جاذبهای جدید برای بازدید کنندگان شرکت میکنند. در نتیجه، میزبانان محلی کنترل بسیار بیشتری در مورد تأثیر گردشگری بر جوامع خود به دست میآورند.
اگر صنعت گردشگری ورودیهای درستی مانند یک رویکرد مشارکتی را ارائه دهد، میتوان تأثیرات منفی گردشگری را بر میزبانان محلی کاهش داد. برای مشارکت بخشیدن به گردشگری و مشارکت ساکنان محلی به عنوان تصمیم گیرنده در پروژههای گردشگری، مردمشناسان میتوانند با توجه بیشتر به دلایلی که ساکنان محلی انتخاب میکنند یا قادر به مشارکت در گردشگری هستند، سهم قابل توجهی در این زمینه داشته باشند. این اطلاعات زمانی مهم میشوند که در نظر بگیریم ورودیهای خارجی مناسب احتمالاً لازم هستند، اما برای اطمینان از مزایای گردشگری برای افراد محلی، کافی نیستند. از نظر مردمشناسان، گردشگری میتواند دریچهای باشد که از طریق آن مسائل اقتصادی، سیاسی، تغییرات اجتماعی و توسعه، مدیریت منابع طبیعی را کشف کرد. بنابراین اگر صنعت پرسود گردشگری بدون نظارت و کنترل نشده باشد نه تنها به شکوفایی اقتصادی کمک نخواهد شد بلکه آثار منفی بسیاری را بر جای خواهد گذاشت.
یادداشت
بامداد رجبی
کارشناس امور فرهنگی