امروزه اهمیت صنعت گردشگری باعث شده است که دامنهی وسیعی از تصمیم سازیهای راهبردی و اجرایی در سطح کشورهای دارای جاذبه و مقاصد گردشگری برای توسعهی این صنعت به اجرا درآید، زیرا گردشگری مهمترین صنعت روبه رشد در عرصه اقتصاد بینالملل به شمار میآید.
در ردهبندیهای صادرات جهانی، گردشگری جلوتر از صنایع خودروسازی و تولیدات غذایی قرار دارد و پس از صنعت پتروشیمی و صنعت سوخت، در جایگاه سوم صادرات قرارگرفته است. این در حالی است که در بسیاری از کشورهای درحالتوسعه گردشگری جایگاه نخست را به خوداختصاص داده و صنعت برتر قلمداد میشود این صنعت بهرغم شوکهای مقطعی، رشد فزایندهای در فواصل زمانی مشخص داشته است که نشاندهندهی قدرت و انعطافپذیری این بخش اقتصادی و صنعت سودآور است بنا بر آمارهای ارائهشده از سوی سازمان جهانی گردشگری شمار گردشگران بینالمللی از ۲۵ میلیون نفر در سال ۱۹۵۰ به ۲۷۸ میلیون نفر در سال ۱۹۸۰ و ۶۷۴ میلیون نفر در سال ۲۰۰۰ و با رشد ۹/۳ درصدی در سال ۲۰۱۶ و افزایش ۴۶ میلیون نفری نسبت به سال قبل به ۱/۲۳۵ میلیون نفر رسیده است بهطوریکه برای هشتمین سال متوالی رشد بیشازحد متوسط پس از بحران اقتصاد جهانی سال ۲۰۰۹ را به خود دیده است و انتظار میرود با رشد سالانه ۳/۳ درصدی این رقم به ۱/۸ میلیارد نفر در سال ۲۰۳۰ برسد از طرفی، حجم اقتصادی گردشگری بینالمللی از طریق مقاصد مختلف در سراسر جهان از ۲ میلیارد دلار در سال ۱۹۵۰ به ۱۰۴ میلیارد دلار در سال ۱۹۸۰ و ۴۹۵ میلیارد دلار در سال و نیز ۱۲۲۰ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۶ یافته است. این ۷ درصد از صادرات کالاها و خدمات جهان را به خود اختصاص داده، بهطوریکه این رقم یک درصد افرایش را به سال ۲۰۱۵ نشان میدهد و طی پنج سال گذشته سریعتر از تجارت جهانی رشد داشته است. همچنین گردشگری یکی از مؤلفههای مهم اقتصادی و ایجاد اشتغال است که به بهبود معیشت میلیونها نفر در سراسر جهان کمک میکند بهطوریکه کسبوکارهای گردشگری توانسته است در سال ۲۰۱۶ حدود ۱۰ درصد تولید ملی را به خود دهد و بهطور متوسط هر ۱۰ شغل یک شغل متعلق به این بخش اقتصادی است.
امروزه کشورهایی که به گردشگری خود بهعنوان یک درآمدزا میبالند و در شمار مهمترین مقاصد گردشگری جهان قرار دارند، عمدتاً کشورهایی هستند که از دو ویژگی برخوردارند یکی پیشینه فرهنگی و دیگری طبیعت زیبای گوناگون و جلوههای طبیعی نادر بر پایه دو ویژگی بهعنوان مبنای توسعه گردشگری، میتوان ادعا کرد که کشور ما از هر دو آنها به نحو احسن بهرهمنداست. بهطوریکه ایران جزء ده کشور نخست جهان ازلحاظ ظرفیتها تنوعهای گردشگری است و به تنوع اقلیمی، توپوگرافی شرایط طبیعی و همچنین گیاهی و جانوری اندمیک منحصربهفرد، یکی از چند کشور انگشتشمار جهان به شمار میآید. از طرفی شاید بهجرئت بتوان ادعا کرد که امروزه اصلیترین وظیفه انسان، حفظ نگهداری تعادلهای محیطی است.
علت این توجه نهفقط به خاطر گردشگری و لذت بردن از آن، بلکه عنوان یک راهبرد حفاظت از منابع اکولوژیک توسعه اقتصادی است.
بر این اساس اکوتوریسم بهعنوان یکی از گونههای مهم پرطرفدار توجه به محیط و توسعه پایدار را افزایش میدهد و درواقع هدف اصلی در این شاخه از گردشگری، حفاظت محیط ایجاد مزایایی برای مردم محلی طریق ایجاد درآمد آموزش و لذت بخشی برای گردشگران است.
اکوتوریسم با توسعه پایدار همخوانی و سازگاری بیشتری دارد اکو توریسم گونهای از گردشگری است که به شیوهای خاص انجام میشود و به دنبال مجموعهای از اصول پایدار اجتماعی، زیستمحیطی و اقتصادی است و هنگامیکه بهدرستی بر اساس این اصول به اجرا درآید، مزایای توسعه و مدیریت گردشگری را در پی خواهد داشت. انجمن بینالمللی گردشگری، اکو توریسم را سفر مسئولانه به مناطق طبیعی که محیطزیست را حفظ میکند و سلامت مردم محلی را بهبود میبخشد تعریف نموده است.
اکوتوریسم از دیدگاه سازمان جهانی گردشگری دارای مشخصات چهارگانه زیر است؛
وابسته به طبیعت باشد و ازلحاظ اکولوژیک پایدار باشد و به عبارتی کمترین آسیب و اثرات سوء را برای طبیعت نداشته باشد.
آموزش و ارائهی ارزشهای منطقه مورد بازدید، عنصر اصلی آن بازدید باشد؛ و جوامع محلی و میزبان در آن مشارکت داشته باشد.
از سویی ملاحظات زیر بهعنوان ارکان اصلی اکو توریسم موردتوجه قرارگرفتهاند.
استفاده پایدار از تنوع زیستی و منابع طبیعی و به حداقل رساندن تأثیرگذاری بر محیطزیست طبیعی و فضای اجتماعی - فرهنگی، بهخصوص به لحاظ تغییرات آب و هوایی، مصرف انرژی و فرهنگهای سنتی و اطمینان از آستانهی تحمل محیط و برنامهریزی مناسب با ظرفیت برد؛ و مشارکت مؤثر و کامل کلیه طرفهای ذینفع بهخصوص اجتماعات محلی و اهالی بومی و افرایش آگاهی و آموزش زیستمحیطی.
کلیه طرفهای ذینفع، بهخصوص گردشگران و میزبانان آنها.
منافع اقتصادی پایدار برای همهی فعالان این عرصه.
این چارچوب کلی، گویای اهمیت فرهنگ و فرهنگسازی و ترویج در این رشته است. اهمیتی که چنان چه نادیده گرفته شود، به تنها سودی در بر نخواهد داشت، بلکه میراثهای جذاب طبیعی و فرهنگی بازماندهی طی قرون و اعصار را نیز دچار آسیبهای برگشتناپذیر خواهد کرد. علاوه بر موارد فوق، اکو توریسم مشتمل بر یکسری شاخصهی معمول میباشد که صرف برخورداری از آن میتوان نیمرخ بازار آن را ترسیم و با برنامهریزیهای راهبردی به توسعه آن امیدوار بود.
در زیر به چند مورد از شاخصههای آن اشاره میگردد؛
توسعهی اکو توریسم نیازمند سرمایهگذاریهای گسترده برای ایجاد امکانات زیربنایی نیست اکو توریستها نهتنها نیازی به هتلهای پنج ستاره و مراکز گرانقیمت رفاهی ندارد، بلکه از آنها گریزان هستند. همچنین آنها اغلب سفر با وسایل نقلیهی زمینی اسپورت که ضرورت استفاده از امکانات جادهای پرهزینه را منفی میکند، ترجیح میدهند.
و اکو توریسم به منابع انسانی نیازمندتر تأسيسات رفاهی و اقامتی است. به همین رو توسعهی اکو توریسم اگرچه ممکن است همپای دیگر بازارهای غالب گردشگری جذب سرمایهگذاریهای سنگین زیربنایی را به دنبال نداشته باشد، اما حجم انبوهتری از فرصتهای شغلی ایجاد کرده و منابع آن بهطور مستقیم مردم بومی جوامع محلی و اقشار تهیدست جامعه را در برمیگیرد و اکو توریستها هم چون گردشگران فرهنگی اغلب ازجمله گردشگران مقید به هنجارهای اجتماعی و مذهبی کشور میزان به شمار میآیند؛ و اکو توریسم راهی برای حفظ چشماندازها و ذخایر طبیعی است با گسترش اکو توریسم امکان ایجاد کاربری اقتصادی برای چشماندازهای طبیعی و فرهنگی و درنتیجه تأمین اعتبارات لازم در جهت حفظ آنها فراهم میشود.
نویسنده:امیر عباس اعتمادی نیا
کارشناس ارشد برنامه ریزی و توریسم