به نام او كه زيبايي هنر را آفريد
افشین باباحسینی کارشناس ارشد صنایعدستی استان لرستان در یادداشتی نوشت: در روزگاراني نچندان دور درهركوي و برزني ازاين شهرصداي گوشنواز برخورد چكش برتن سندان نيوشيده مي شد وداستان زنده عشق وهنر ورشو را بر تن زرين خود بازگو مي كرد.
قدمت هنر ورشوسازي و قلمزني ورشوبه قدمت پيدايش فلز و فلزكاري ميباشد،ازآثارفلزي دوره هخامنشي نمونه هاي زيادي بدست نيامده است ولي مجموعه ظروف و بشقاب هاي نقره و طلايي عصرساساني كه بدست اساتيد بزرگ آن دوره حكاكي گرديده و سلاطين و امراي سلسله پارس را درحال بزم و رزم نشان مي دهد از وجود هنر قلمزني روي فلزات حكايت مي كند،ولي اين صعود هنري به دوران طلايي مفرغ هاي لرستان برمي گرددكه مجموعه اي چشم نواز از ظرافت و دقت را به ميهماني چشمان هربيننده اي فرا مي خواند اين ظروف كه دوره اي تاريخي از1700 ق م تا600 ق م.را در برمي گيرد شامل انواع توتم و طلسم بوده كه هم اكنون زينت بخش موزه ها و مجموعه داران فرنگي است.
ورشو آلياژي تركيبي ازجنس نيكل و روي مي باشدكه دراروپا به نقره آلماني يا لفظ لاتين
( GRMANSILVER) معروف گرديده زيرا اين كشوربه همراه كشورهاي چون انگليس و اتريش و ايتاليا از مهمترين صادركنندگان ورشو به اقصي نقاط جهان بوده اند، ورق ورشو براي اولين بار از طريق كشور لهستان به ايران راه پيدا نمود و گواه اين مدعا اطلاق نام ورشو به اين فلز مي باشد و که پايتخت كشور لهستان مي باشد؛ دربروجرد قبل از ورود ورشو از ورق برنج استفاده مي گرديده که آلياژي از مس و روي مي باشد و هنرمندان اوليه بروجردي براي ساخت وسايلي چون جاي جوهر و دوات از اين فلز استفاده مي نمودند و به همين خاطر به دواتگر شهره شدند دواتگري سماور ساز يا دواتگر كه در اصفهان و شهرهاي ديگر اكثراً روي برنج كار ميكنند، در شهر بروجرد بر روي فلزي به نام ورشو كار ميكنند و ورشوسازي كه از سالهاي 1315 در شهر بروجرد رونق گرفت تاحدود 35 سال پس از آن استقبال از اين هنر ملي بينظير بود. اما امروزه به علت كسادي بازار و فروش اين صنعت از رونق افتاده و به گفته استادكاران اين رشته روزي صداي قلم و چكش بيش از 23 استادكار در بازار ورشوسازان ميپيچيد.در ايران تقريباً از قرن 19ميلادي با ورود سماور و ملحقات چای خوری از طريق روسيه به كشورمان ايران صنعت سماورسازي شكوفا گرديد و با هدايت ذائقه عمومي مردم براي نوشيدن چاي در اماكن عمومي و منازل،دواتگران بروجردي شروع به ساخت اين كالا وكالاهايي چون آفتابه لگن و قندان و قوری و غيره با استفاده ازورق ورشو نمودند.
اين هنرامروزه به 2صورت قلمزني يا هنرثبت وحك نقوش با استفاده از انواع قلم وچكش و ريخته گري يا ذوب قطعات ورشو و شكل دادن توسط ابزاري چون سوهان و رنده انجام مي شود.اين هنر-صنعت ارزنده و سنتي مدتها در پرده فراموشي فروغلتيده بود تا اينكه با مدد و همکاری مرحوم استاد محمد بادآور جاني دوباره يافت؛درهمين دوران يعني در اواخر سال1380 ساخت بزرگترين سماور زغالي جهان و ايران مطرح گرديدساخت آن آغاز و در سال 1382 به بهره برداری رسید.
اين سماور منحصر به فرد بر اساس طرح قديمي و سنتي گلابي و با صرف بيش از4/1تن ورق برنج در ابعادي به طول20/4 متر و عرض 78/1 و با گنجايش نزديك به600 ليترآب با استفاده از انرژي حرارتي 15كيلوگرم زغال چوب با قدرت14000كيلوكالري انرژي براي جوشانيدن آب مورد استفاده قرار مي گيرد.اين سماور زيبا و ارزشمند و بي نظيرظرف مدت15ماه با توجه به كهولت سن بالاي مرحوم استاد بادآور ساخته شد و د رروز20خرداد سال82 در ميدان شيخ بهايي تهران و درنمايشگاه روز جهاني صنايع دستي رسماً افتتاح گرديدكه مورد توجه مسئولين كشوري همچون رياست محترم جمهوري و رياست محترم مجلس شوراي اسلامي و نمايندگان مجلس شوراي اسلامي نيز قرارگرفت.
در اینجا جادارد یادی از اساتيد بزرگوار و درگذشته اين هنر-صنعت ارزنده منحصر بفرد بنمائيم: بزرگواراني چون : آقايان مرحوم ملا مهدي-حاج عبدالوهاب-محمدرحيم ميناگر-باقرحق شناس-استاداصغر-استادحسين فرنگي-خاندان هنرور-خاندان نقره كوب و قبادي-استادحسن منشي-رضارئوفيان و علي ميناگر-استاد محمدبادآور-استادگلدوز و مرحوم محمدخير اندام-شاددل كه هم اكنون هيچكدام درقيد حيات نيستند و همچنين از اساتيد فعلي كه به ياري و لطف پروردگار در قيد حيات بوده ما را از الطاف هنرخود مشعوف مي نمايند بايد به آقايان:جوادمؤفقي-ابوالقاسم موسوي-آقای ابول زاده-سعید قریب-علي اصغرعندليبي-عزيزاورنگ-ماشاءالله فرخ پی ومسعود فرخ پی اشاره نمود.
خيز ودر كاسه زر آب طربناك انداز پيشتر زآنكه شود كاسه سر،خاك انداز